امروز در کلاس درس اقتصاد پولی طنزی تعریف کرد.Professor Mansor
خاطره استاد به یازده سال پیش مربوط است .به مناسبت بحران مالی شرق آسیا ،کنفرانسی در مالزی با حضور مدیران بانک مرکزی چند کشور آسیایی برگزار و یکی از سخنرانان ( رییس بانک مرکزی فیلیپین ) در شروع سخنرانی طنزی تعریف کرده است.در روز قیامت پرونده سه نفر در حال بررسی است.اولی یک تاجر ، دومی یک وکیل و سومی یک مدیر در بانک مرکزی.تاجر مستقیماً به جهنم فرستاده می شود به دلیل تقلب ها و کلاهبرداری های فراوانی که برای افزایش ثروت خود انجام داده است.وکیل به دلیل دروغگویی فراوان بدون سوال و جواب به حهنم فرستاده می شود.اما آن مدیر و یا کارشناس اقتصادی در بانک مرکزی مستقیماً به بهشت فرستاده می شود.چون بانک های مرکزی در جهت ایجاد نتایج مثبت اقتصادی در تلاش هستند و منافع فراوانی به مردم می رسانند.
موضوع درس نقش بانک مرکزی در کنترل حجم پول بود و استاد در کلاس درس شاید برای رفع خستگی این نکته را به صورت طنزی از رییس بانک مرکزی فیلیپین تعریف کرد.بعد از کلاس به این فکر می کردم که اگر در ایران اقتصاددانان در محفلی جمع شوند و بخواهند برای اینکه خنده ای شیرین و نه تلخ برلب داشته باشند به چه طنزی باید متوسل شوند.در آن جلسه ای که یازده سال پیش اقتصاددانان شرق آسیا نشسته بودند همه به نقش مثبت و موثر بانک مرکزی اعتقاد داشته داشتند.قطعاً یک دلیل مهم دارد و آن استقلال بانک مرکزی از دولت است.چند روز پیش با چند نفر از دوستان ماجرای ادغام وزارتخانه ها در ایران را تعریف می کردیم و یکی از دوستان که دانشجوی دکترای رشته اقتصاد است به خنده گفت احتمالاً وزارت اقتصاد هم با بانک مرکزی ادغام می گردد.اتفاقاً یادم هست که سال گذشته تعدادی از نمایندگان مجلس پیگیر بودند قانونی تصویب کنند که بتوانند رییس بانک مرکزی را مانند وزیران استیضاح کنند و مخالفان به اهمیت استقلال بانک مرکزی برای تصمیمات کارشناسی و کاملاً منطبق بر اصول علم اقتصاد تاکید داشتند.ماجرای تعویض پی در پی روسای بانک مرکزی و شایعه استعفای سومین رییس بانک مرکزی در چهار سال گذشته و بیم انتخاب چهارمین رییس موید همین عدم پذیرش استقلال بانک مرکزی توسط دولت و مخالفت دولت با تصمیمات مبتنی بر علم اقتصاد است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر بدهید