صفحات

وبلاگ اقتصادی - اجتماعی

۱۳۹۰ اردیبهشت ۹, جمعه

آیا آینده کشور توسط دانش آموختگان دانشگاهی دگرگون خواهد شد؟



این خبر ، جدا از اینکه خبر بسیار مهمی است ولی از نقطه نظرات مختلف و با دیدگاههای مختلف تجزیه و تحلیل می شود . هر کسی درباره اش اظهار نظری خواهد داشت و خلاصه اینکه « هر کسی از ظن خود ...»
جمعيت دانشجويي كشور سه ميليون و 800 هزار نفر است
 شاید  اولین جرقه  در ذهن مخاطب این خبر ، توجه به موضوع بیکاری است . این همه دانشجو پس از فارغ التحصیلی چه شغلی خواهند داشت. اتفاقاً مديركل برنامه ريزي وزارت علوم  نیز به هنگام ارائه این خبر تاکید ویژه ای بر موضوع بیکاری داشته و گفته « تنها 86 درصد از فارغ التحصيلان در رشته كشاورزي در زمينه تخصصي خود مشغول به كار مي شوند. ... بقيه دانشجويان فارغ التحصيل بدون هماهنگي شغل با رشته شان به كار مشغول و يا بيكار هستند. »
چه باید کرد؟
احتمالاً قبل از هر چیز باید به این موضوع پرداخته شود که چرا تقاضا برای آموزش عالی اینقدر زیاد است ؟ به چه دلیل نهصد هزار نفر داوطلب دوره كارشناسي ارشد هستند  و چرا ظرفيت آموزش عالي 64 هزار نفر بيشتر نيست.  چرا 127 هزار نفر داوطلب شركت در دوره دکترا هستند و به چه دلیل ظرفيت پذيرش دانشجو از شش هزار نفر بيشتر نیست.  در کشورهایی که شرایط اقتصادی رو به رشد و مناسبی دارند این همه علاقه مند به تحصیلات مشاهده می شود؟ 
سه ملیون و هشتصد هزار نفر را به جمعیت فارغ التحصیلان جوانی که در سالهای گذشته فارغ التحصیل شده اند اضافه کنید . میلیونها جوان تحصیلکرده ... آیا خواهند توانست آینده کشور را دگرگون کنند؟ این جمعیت به بدنه طبقه متوسط افزوده خواهند شد؟ تاثیر این حمعیت بر توسعه سیاسی کشور چگونه خواهد بود ؟ وضعیت دانشگاههای کشور و روند تاثیر گذاری دانشگاهها بر توسعه چگونه خواهد بود؟ این جمعیت انبوه و موثر چه رویکردی نسیت به موضوع دین و اعتقادات مذهبی خواهند داشت؟
و ... آیا تمایل به تحصیلات و علی الخصوص تحصیلات تکمیلی در سالهای آینده با روندی افزایشی ادامه خواهد یافت؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر بدهید