اگر به عنوان یک دانشجوی اقتصاد مورد سوال قرار گیرم که چه ساز و کارهای اقتصادی باید بکار بست تا اختلاس و فساد کمتر شود، با اعتماد به نفس خواهم گفت: خوشبختانه راه حل مشخص است، حرکت از «انحصار» به « رقابت» . اقتصاددانان ایرانی دائماً توصیه های خود را گوشزد کرده اند. برآیند این توصیه ها قطعاً ما را به سرمنزل مقصود خواهد رساند. همانگونه که بسیاری از کشورها با اجرای توصیه های مشابه در مسیر توسعه قرار گرفته اند. اقتصاددانان بارها گوشزد کرده اند که باید «رقابت» را جایگزین «انحصار » کرد . رقابت موتور محرکه افزایش بهره وری است.
چگونه بدانیم که در چنین مسیری قرار گرفته ایم؟ با چه شاخصی خود را بسنجیم؟ شاخص «آزادی اقتصادی» یکی از این شاخص هاست. «آزادی اقتصادی به مجموع حقوقی اطلاق میشود که انسان را محق میداند بتواند تسلط کامل بر کار و مالکیت خویش داشته باشد. در جامعهای که اقتصادی آزاد دارد، افراد در کار و تولید و مصرف و سرمایهگذاری آزادی کامل دارند. این آزادی بايد از طریق دولت محافظت و مورد حمایت قرار گیرد. در جامعهای که به اقتصاد آزاد التزام دارد، دولت اجازه خواهد داد که نیروی کار، سرمایه و کالاها آزادانه حرکت کرده و هیچ قید وبندی برای محدود کردن این آزادی ایجاد نخواهد کرد.» این شاخص ، کشورها را به پنج طبقه تقسیم میکند. کشورهایی که دارای امتیاز 80 تا 100 هستند، کشورهای دارای اقتصاد آزاد ، امتیاز 70 تا 79 اقتصاد تقریبا آزاد، امتیاز 60 تا 69 دارای اقتصاد آزاد متوسط، 50 تا 59 کشورهایی با اقتصاد تقریبا غیر آزاد و کشورهایی که دارای امتیاز زیر 50 هستند، در طبقه کشورهای غیرآزاد طبقهبندی میشوند. ایران دارای امتیاز42 و طبیعی است که در دسته آخر قرار دارد.
چگونه بدانیم که در چنین مسیری قرار گرفته ایم؟ با چه شاخصی خود را بسنجیم؟ شاخص «آزادی اقتصادی» یکی از این شاخص هاست. «آزادی اقتصادی به مجموع حقوقی اطلاق میشود که انسان را محق میداند بتواند تسلط کامل بر کار و مالکیت خویش داشته باشد. در جامعهای که اقتصادی آزاد دارد، افراد در کار و تولید و مصرف و سرمایهگذاری آزادی کامل دارند. این آزادی بايد از طریق دولت محافظت و مورد حمایت قرار گیرد. در جامعهای که به اقتصاد آزاد التزام دارد، دولت اجازه خواهد داد که نیروی کار، سرمایه و کالاها آزادانه حرکت کرده و هیچ قید وبندی برای محدود کردن این آزادی ایجاد نخواهد کرد.» این شاخص ، کشورها را به پنج طبقه تقسیم میکند. کشورهایی که دارای امتیاز 80 تا 100 هستند، کشورهای دارای اقتصاد آزاد ، امتیاز 70 تا 79 اقتصاد تقریبا آزاد، امتیاز 60 تا 69 دارای اقتصاد آزاد متوسط، 50 تا 59 کشورهایی با اقتصاد تقریبا غیر آزاد و کشورهایی که دارای امتیاز زیر 50 هستند، در طبقه کشورهای غیرآزاد طبقهبندی میشوند. ایران دارای امتیاز42 و طبیعی است که در دسته آخر قرار دارد.
اگر چه شاخص آزادی اقتصادی ایران در سالهای 2000 تا 2006 روندی صعودی را تجربه کرد و شاید می توانست به مرور شرایط متوسطی در کسب ازادی اقتصادی و رقابتی شدن را طی کند اما از سال 2006 به بعد روندی نزولی و قهقهرایی را طی کرده است. در میان حدود 180 کشور ارزیابی شده توسط موسسه هریتیج ، جایگاه آزادی اقتصادی درایران در سال 2010 رتبه 171 و دارای امتیازی نه تنها کمتر از متوسط جهانی که حتی امتیازی کمتر از متوسط منطقه بوده است.
اقتصاد آزاد یعنی اقتصاد رها از چنگال دولت. بزرگترین آفت اقتصاد ایران سیطره دولت بر اقتصاد است. (ذکر این نکته ضروری است که در متون اقتصادی هرگاه از دولت نام برده میشود، منظور مفهوم حاکمیت است و تلقی قوه مجریه از اصطلاح دولت نادرست است. بنابراين هرگاه که به موضوع اقتصاد دولتی اشاره میشود، بايد از کلمه دولت مفهوم کلی حاکمیت را برداشت کرد.)
اقتصاد آزاد یعنی اقتصاد رها از چنگال دولت. بزرگترین آفت اقتصاد ایران سیطره دولت بر اقتصاد است. (ذکر این نکته ضروری است که در متون اقتصادی هرگاه از دولت نام برده میشود، منظور مفهوم حاکمیت است و تلقی قوه مجریه از اصطلاح دولت نادرست است. بنابراين هرگاه که به موضوع اقتصاد دولتی اشاره میشود، بايد از کلمه دولت مفهوم کلی حاکمیت را برداشت کرد.)
بدون شک چنین اقتصادی فضا را برای اختلاس و ارتشا و فساد مهیا میکند. سیاستگذارن مجبورند برای دستیابی به اقتصاد سالم به گسترش آزادی اقتصادی و اقتصاد رقابتی مجدانه پایبند باشند.
در هر حال امیدواریم از اتفاقات پیدا و پنهان درس بگیریم و در سالهای آینده اقتصاد ایران را در جهت حرکت به سمت و سوی اقتصاد رقاتبی کوشاتر ببینیم.
در این رابطه: درباره آزادی اقتصادی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر بدهید