صفحات

وبلاگ اقتصادی - اجتماعی

۱۳۸۹ آبان ۱۳, پنجشنبه

یک هدیه

چند روز پیش سرمقاله ای در روزنامه دنیای اقتصاد منتشر شد  که چند نفر آن را نقد کردند ( مثلاً این   و    این ) . در ذیل نقدی که در وبلاگ خاکریز اقتصاد منتشر شد ، کامنت های متعددی نوشته شد و سرسختانه بحث پیگیری گردید . این خیلی خوب است که بالاخره چهار تا تحصیلکرده هستند که نقد میکنند و با اعتماد به نفس برای دفاع از حرفهای خودشان به استدلال های علمی استناد می کنند . دست همه درد نکند . اما این پست را برای ذکر این نکته نوشتم که بگویم ما حتی بلد نیستم با هم حرف بزنیم . هنوز بحث را شروع نکرده دعوا راه میافتد و در مودبانه ترین حالت ، کار به سوراخ کردن دین و ایمان می رسد وبه حدیث و روایت و نصیحت از طریق آیات قرآن متوسل می شویم . همزمان با ارشاد و نصیحت چهار تا فحش آبدار به هم می دهیم و بعدش همم همدیگر را بی سواد خطاب می کنیم . چرا؟ 
تصور کنید یک آدم تازه کار و کم سوادی ( مثل من ) علا قه مند شود که با پیگیری مستمر وبلاگ های اقتصادی و روزنامه ها ، شیوه نقد و انتقاد و نویسندگی را آموزش ببیند . احتمالاً چه بسا که همان روزهای اول بی خیال می شود یا بعد از مدتی متنفر می شود . البته در بهترین حالت شاید هم تلاش کند که مثل بقیه نباشد . در چنین حالتی احساس میکند که مصداق آن جمله است که ادب از که آموختی از .....
 به قول یکی از دوستان بعضی ها وقتی می خواهند نقد بنویسند ، نامردی میکنند . اول می گردند نقاط ضعف نامربوط با اصل بحث را پیدا میکنند و محکم می کوبند به سر طرف ، بعد میروند روی اصل موضوع بحث می کنند . یا قبل از آنکه به اصل بحث بپردازند یک کس دیگر را نقد می کنند . مثلاً سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد را نقد می کنند که چون فارغ التحصیل فلان دانشگاه است در نتیجه فلان مقاله خیلی بد است و نویسنده اش هم خیلی بی سواد و نتیجه اینکه من هم خیلی باسواد هستم . 
یک جمله عربی شنیده ام که احتمالاً منتسب باشد به یکی از بزرگان مذهب :
احب اخوانی الی من اهدی الی عیوبی
بهترین دوست من کسی است که عیب های من را به من هدیه کند .
این نوشته من هم هدیه ای به دوستان عزیزی که بعضی وقتها کم دقتی میکنند . 
مخلص همه دوستان هستم . با این تذکر دوستانه کسی از دست من ناراحت نشود.

۴ نظر:

  1. ناشناس۸/۱۵/۱۳۸۹

    مرتضی خان
    آقا از این وبلاگها هر چه یاد بگیریم روش نقد و گفت و گو یاد نمی گیریم. اینها که بحث نیست مجادله است برای کوبیدن
    بحث یعنی وقتی من چیزی را مشکل دار ببینم چیزی بنویسم نویسنده هم مجبور نیست جواب دهد یا حداکثر مطلب را اگر مبهم است باز کند. نه اینکه بنشیند به بازگویی همان مطلب. همچنین است برای من خواننده/منتقد. خواننده ها خودشان عاقلند و می توانند سره را از ناسره تشخیص دهند

    پاسخحذف
  2. خیر مقدم قربان
    به هر جهت به نظر می رسد که وبلاگ خوان ها و وبلاگ نویس ها از همدیگراینطوری یاد گرفته اند که به جای نقد ، مجادله کنند و همدیگر را بکوبند و همین فحش فحش کاری ها
    منظور اینکه ما که وبلاگهای اقتصادی را دنبال میکنیم می توانیم برای اصلاح این وضعیت موثر باشیم.

    پاسخحذف
  3. سلام
    مرتضی عزیز، گاهی فکر می کنم نوع جواب گفتن مهم است. دو جور بحث داریم یکی دارد ارزشگذاری می کند که فلانی بد بود یا خوب بود و در نتیجه هر چیزی که گفت و به یادگار گذاشت بد بود یا خوب بود. یکی دارد مدرک ارایه می کند و حرف کارشناسی می زند. این کلی نگری و تعمیمش به بحث اقتصادی درست نیست. حالا کسی را که نقد کردی برگردد و بجای باز کردن نظرش بگوید نه حسنی بدِ بد. خوب این منتقد نیست که گفته من باسوادم، آن آدم یکجورایی خودش بیسواد بنظر می آید. ولی نکته جالبی را اشاره کردی.

    پاسخحذف
  4. تشکر علی آقا
    به هرجهت وقتی از نقد علمی به فحش و فحش کاری می رسیم یعنی یک جای کار ایراد دارد

    پاسخحذف

نظر بدهید