




((کلام بلند خداوند جلّ وعلی را از یاد نبریم که : « خداوند سرنوشت هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد مگر که آن قوم، جان خود را دگرگون کند » صحنه شگفت انگیزی را که اندیشه و دست هنرمند آلمانی، "برشت" آفریده است همواره در نظر داشته باشید که : چون گالیله در برابر کلیسای متعصّب و سخت گیر مجبور شد از نظریه علمی خود توبه کند، پاره ای از شاگردان پرحرارت او پرخاشگرانه بر استاد نکته گرفتند که: «وای بر قومی که قهرمان آن تو باشی» و گالیله به کمال خونسردی پاسخ داد که : «وای به قومی که نیاز به قهرمان داشته باشد» نیاز جدّی امروز ما، تأمل و بازاندیشی همگانی در احوال خویش برای عبور از کلیشه ها و قالبهای استبدادزده ناکارآمد و گشودن راه گفتگوی همدلانه انتقادی در همه سطوح و لایه های اجتماعی است. ایمان به خداوند، امید به آینده و اعتماد به خویش هم مبنا و هم حاصل این کار است. به یاری خدا در این راه باز با شما سخن خواهم گفت و همچنان نیازمند نظرهای شما خواهم بود. ما در آغاز راه نو اصلاح گری و نه در پایان آن هستیم. تداوم آن با شما و آینده روشن آن ازآن شماست، شما سازندگان اصلی فردای روشن ایرانید،
پس:
گمان مبر که به آخر رسید کار مغان ---------هزار باده ناخورده در رگ تاک است))
جملات فوق در سال 83 در انتهای نامه ای برای فردا به قلم سید محمد خاتمی منتشر گردیده است.
********************
یکی از دوستان همشهری می گفت اگر هیات حاکمه آمریکا حکوت ایران را در دست بگیرند بعد از مدتی کوتاه ناموفق ایران را ترک خواهند کرد.منظورش این بود که مردم ایران شرایطی دارند که پیشرفته ترین هیات حاکمه ها هم نمیتوانند تحملشان کنند.البته من اینطوری فکر نمی کنم.ولی معتقدم آنهایی که فکر می کنند با فلان رئیس جمهور یا رهبر همه چیز درست میشود اشتباه فکر می کنند.من معتقدم رهبران سیاسی می توانند تاثیر عمیقی بر سرنوشت ما بگذارند ولی مهمتر از مردم نیستند.
متاسفانه تعریف گروههای سیاسی از مردم ،همفکران خودشان است.بعضی چنان حرف می زنند که انگار همه طرفدار جمهوری اسلامی هستند و برخی چنان فریاد می زنند که انگار همه مخالف جمهوری اسلامی هستند.کلاٌ این یک مساله فراگیر است که بسیاری ما عادت داریم سفید یا سیاه ببینیم.یا نمره صفر می دهیم یا نمره بیست.نمره مقبول بین صفر و بیست را اساساٌ باور نداریم .اینها دقت نمی کنند که بسیاری از مردم نه این هستند و نه آن هستند.فراوان مردمی هستند که خودشان هم نمی دانند چه بینشی دارند.نمی دانند چه تفکری را ترجیح می دهند.شاید همین مساله یکی از امیدهای مخالفین دموکراسی است.
************************
درآستانه انتخابات ریاست جمهوری فکر کردن به سوال ذیل می تواند مفید باشد:
قهرمان شما کیست؟
قهرمان شما کیست؟
دوست عزیز از آندیار چه خبر ؟راستی با بحران اقتصاد جهانی آیا سو سیالیستها دوباره قدرت می گیرندمن از این نمایه سر در نیاوردم امیدوارم مرا بیاد بیا وری "مهدوی"
پاسخحذف