این دو سه روز وقتم را در این کنفرانس گذرانده ام . در مجموع نشستن و گوش دادن به سخنرانی ها فایده زیادی دارد اما باید به یک واقعیت اساسی اعتراف نمود. همان بلایی که مدرک گرایی بر سر تحصیل علم و دانش آورده است مقالات آکادمیک را هم گرفتار کرده است . خیلی وقتها هدف از ارائه یک مقاله در یک کنفرانس علمی کمک به علم و دانش نیست . نوشتن مقاله نه تنها به هیچ دردی نمی خورد حتی چیزی هم به علم نویسنده اضافه نمی کند .
شاید حداقل سودی که بتوان در تهیه یک مقاله علمی متصور شد افزایش دانش و توانمندی نویسنده مقاله است . اما در مورد برخی از مقالات همین حداقل منفعت هم وجود ندارد . البته منظورم مقالات ارائه شده در این کنفرانس نیست . کلی عرض میکنم . اتفاقاً برخی از مقالاتی که دیروز ارائه شد خیلی جالب بود . مثلاً مقاله یکی از دوستان ایرانی که برگرفته از رساله دکترا بود در مورد « فعالیتهای داوطلبانه بنگاههای اقتصادی برای حمایت از محیط زیست » خیلی جالب بود . یا مقاله خانم دکتر لی چین در مورد پول واحد منطقه آسان خوب بود .
ایراد بزرگی که به ما دانشجویان رشته اقتصاد وارد است غرق شدن در ابزارهای اقتصادسنجی است به نحوی که بعضی اوقات فراموش میکنیم که اقتصادسنجی یک ابزار است . در مطلبی که چند وقت پیش تهیه کرده بودم نکته فوق تاکید شده بود و باعث شد که اعتماد به نفس بیشتری برای چنین انتقادی داشته باشم . از طرفی تکلیف خودم را مشخص کردم . اینکه مجموعه ای از دیتا را بگذارم در یک مدل و بدهم به یک نرم افزار و بخواهم با استفاده از نتایج آن توصیه های کاربردی بدهم چندان باورکردنی نیست . البته اگر هم کسی قصد داشته باشد برای ارتقا علمی و کسب رتبه های آکادمیک از این مقالات استفاده کند راه درستی را انتخاب نموده . اما مقاله بدربخور نوشتن سخت است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر بدهید