مقدمه: در اجلاس برتن وودز (Bretton Woods) توافقنامهای تصویب شد كه بر اساس آن كشورهای امضاكننده موافقت كردند ارزش پول خود را در برابر دلار ثابت نگه دارند.
كشورهای امضاکننده مجاز نبودند ارزش پول خود را برای منافع تجاری پايین آورند و در صورت انجام چنین امری، فقط میتوانستند حداكثر 10 درصد از ارزش پول خود بكاهند. در مقابل بر اساس اﺳﺎﺳﻨﺎﻣﻪ ﺑﺮﺗﻦ وودز، فدرال رزرو ﻣﺘﻌﻬﺪ ﺑـﻪ ﺗﺒـﺪﻳﻞ دﻻر ﺑﺎنكهـﺎی ﻣﺮكـﺰی كشورهای عضو این سیستم به طلا بود. نیكسون رییس جمهور آمریکا در سال 1971 این موافقتنامه را ابطال كرد و از آن زمان به بعد، دلار آمریكا قابلیت تبدیل به طلا را از دست داد. در این مقطع، سقوط برتن وودز اول رقم خورد. برتن وودز دوم در پی یک کنفرانس یا یک توافق هماهنگ میان قدرتهای عمده اقتصادی جهان به وجود نیامد، بلکه در پی مجموعهای از تصمیمهای منفرد کشورها شکل گرفت. از آن زمان به بعد و با پدیدار شدن نظم نوین پولی، عنوان «برتن وودز دوم» در ادبیات اقتصادی جای باز کرد. بعضی از اقتصاددانان معتقدند که نظام «برتن وودز دوم» از طریق ایجاد تسهیلات در پایین نگهداشتن نرخ بهره که به بحران مسکن دامن زد، در بحران مالی 2009-2007 نیز سهم داشته است.
نشریه اکونومیست در ستون «دعوت از اقتصاددانان » نظام جایگزین برتن وودز دوم را به بحث گذاشته است. در پاسخ به این پرسش، اقتصاددانان ضمن اشاره به تاریخچه برتن وودز پیشنهادهایی را برای تنظیم ساختاری جدید ارائه کردهاند. در قسمتهای اول و دوم پاسخ چهار اقتصاددان مرور شد. یانگ یائو پیشنهاد کرده بود که «یک سیستم ترکیبی ایجاد شود به نحوی که ارزهای اصلی از طریق نوعی اتحاد بتوانند نرخ ارز خود را هماهنگ کنند. سایر ارزها انتخاب میکنند که نسبت به ارزهای اصلی دارای یک سیستم شناور باشند یا ارز خود را با یکی از ارزهای اصلی تثبیت (Peg) کنند، اما باید به نحوی باشد که ایجاد محدویتهای مورد نیاز برای آنها امکانپذیر باشد.» در پاسخی دیگر لئورنس کاتلیکف تاکید کرده بود که «آمریکا باید پسانداز بیشتری داشته باشد... برتوون وودز سوم و چهارم و... مهم نیست..... بحثی که آمریکا تحتعنوان نرخ ارز شروع کرده است بحث عاقلانهای نیست، اما ممکن است پوششی باشد برای جنگی تجاری که به وضع تعرفههای آمریکا بر کالاهای چینی بینجامد.»
در این قسمت پاسخهای چهار اقتصاددان دیگر را مرور خواهیم کرد.
نشریه اکونومیست در ستون «دعوت از اقتصاددانان » نظام جایگزین برتن وودز دوم را به بحث گذاشته است. در پاسخ به این پرسش، اقتصاددانان ضمن اشاره به تاریخچه برتن وودز پیشنهادهایی را برای تنظیم ساختاری جدید ارائه کردهاند. در قسمتهای اول و دوم پاسخ چهار اقتصاددان مرور شد. یانگ یائو پیشنهاد کرده بود که «یک سیستم ترکیبی ایجاد شود به نحوی که ارزهای اصلی از طریق نوعی اتحاد بتوانند نرخ ارز خود را هماهنگ کنند. سایر ارزها انتخاب میکنند که نسبت به ارزهای اصلی دارای یک سیستم شناور باشند یا ارز خود را با یکی از ارزهای اصلی تثبیت (Peg) کنند، اما باید به نحوی باشد که ایجاد محدویتهای مورد نیاز برای آنها امکانپذیر باشد.» در پاسخی دیگر لئورنس کاتلیکف تاکید کرده بود که «آمریکا باید پسانداز بیشتری داشته باشد... برتوون وودز سوم و چهارم و... مهم نیست..... بحثی که آمریکا تحتعنوان نرخ ارز شروع کرده است بحث عاقلانهای نیست، اما ممکن است پوششی باشد برای جنگی تجاری که به وضع تعرفههای آمریکا بر کالاهای چینی بینجامد.»
در این قسمت پاسخهای چهار اقتصاددان دیگر را مرور خواهیم کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر بدهید