دو ماه گذشته یادداشتی در اینجا ننوشته ام. شاید علت اصلی مسافرت به ایران بود . در تمام روزهای دو ماه اقامتم در ایران ،کم و بیش بهانه هایی برای نوشتن پیدا می شد ولی لجبازی می کردم و سراغ لپ تاپ نمی رفتم.
****
در سه سال گذشته دو مرتبه به ایران سفر کرده ام و در هر دو مرتبه تغییرات قابل توجهی در جامعه دیده ام. شاید بتوان جامعه ایران را به دو بخش عمده تقسیم کرد. گروه اول گروهی کاملاً راکد هستند و گروه دوم گروهی پویا ودر حال تغییر. همیشه به این فکر می کنم که آینده کشور ما تحت تاثیر کدام گروه قرار خواهد گرفت. کدام گروه شرایط فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی ما را متاثر خواهد کرد. گروه اول یا گروه دوم؟
به عنوان کسی که در سه سال گذشته مدت کوتاهی را در ایران اقامت داشته فکر میکنم طی دو سه سال گذشته ، گروه دوم به شدت در حال تغییر و تحول بوده اند . این تغییر و تحول مثل روز روشن است. علی الظاهر بسیاری از سوالات در ذهن گروه دوم پاسخ هایی قطعی یافته اند . گروه دوم سوالاتی داشتند و سالها با شک و شبهه به پاسخ های مرسوم می نگریستند ولی به نظر می رسد بسیاری از این سوالات برای گروه دوم حل شده است . سمت خاصی را نشانه نگرفته ام. در این گروه چه بسا افراد دیدگاههای متفاوت یا متضادی داشته باشند . برای مثال در مورد بسیاری از پاسخ های مذهبی در سالهای گذشته بسیاری به نتیجه ای رسیده اند. اعم از اینکه این نتیجه تایید باشد یا رد. به نظر می رسد برای گروه دوم شک و شبهه ها کمتر شده است. البته ناگفته نماند که سطح و نوع سوالات و شک وشبهه ها تغییر میکنند ولی در هر حال برای گروه دوم بسیاری از پرسش های قدیمی و مزمن پاسخ های خود را یافته اند.
به عنوان کسی که در سه سال گذشته مدت کوتاهی را در ایران اقامت داشته فکر میکنم طی دو سه سال گذشته ، گروه دوم به شدت در حال تغییر و تحول بوده اند . این تغییر و تحول مثل روز روشن است. علی الظاهر بسیاری از سوالات در ذهن گروه دوم پاسخ هایی قطعی یافته اند . گروه دوم سوالاتی داشتند و سالها با شک و شبهه به پاسخ های مرسوم می نگریستند ولی به نظر می رسد بسیاری از این سوالات برای گروه دوم حل شده است . سمت خاصی را نشانه نگرفته ام. در این گروه چه بسا افراد دیدگاههای متفاوت یا متضادی داشته باشند . برای مثال در مورد بسیاری از پاسخ های مذهبی در سالهای گذشته بسیاری به نتیجه ای رسیده اند. اعم از اینکه این نتیجه تایید باشد یا رد. به نظر می رسد برای گروه دوم شک و شبهه ها کمتر شده است. البته ناگفته نماند که سطح و نوع سوالات و شک وشبهه ها تغییر میکنند ولی در هر حال برای گروه دوم بسیاری از پرسش های قدیمی و مزمن پاسخ های خود را یافته اند.
بسته به اینکه با کدام یک از این دو گروه بیشتر سرو کار داشته باشیم جمعیت همان گروه را بیشتر تصور میکنیم ولی واقعیت این است که نمی دانیم کفه برای کدام یک از این دو گروه سنگین تر است. واقعیتی که در سفر اخیر مشاهده کردم این است که چه حجم گروه دوم کوچکتر باشد چه بزرگتر، گروه دوم بسیار فعال و پرانرژی است . اما ...... اما آفتی بسیار بزرگ جامعه ومخصوصاً گروه دوم را تهدید می کند. آفت یاس و نا امیدی . هدف از نوشتن این یادداشت گسترش این آفت نیست . مقصود گفتن این جمله است که همه باید امیدوار باشند . در هر شرایطی باید امیدوار بود.
سعی می کنم در یادداشت بعدی بیشتر به این موضوع بپردازم.
سعی می کنم در یادداشت بعدی بیشتر به این موضوع بپردازم.
سلام مرتضی، باهات موافقم
پاسخحذفمن هم چیز های جدیدی به چشمم اومد این سری
حتما در موردش با هم صحبت می کنیم