این مطلب ترجمه ای است که برای روزنامه دنیای اقتصاد انجام داده ام . مطالعه این مطلب به استادان و دانشجویان رشته اقتصاد پیشنهاد می گرددد.
اکونومیست در ستون «دعوت از اقتصاددانان» با طرح این سوال که «بحران چگونه آموزش علم اقتصاد را تغییر داده است؟» دانشگاهیان را به انعطاف پذیری در تغییر و ارتقاي سرفصلهای درسی تشویق نموده است.
در پاسخهایی که اقتصاددانان برای این سوال ارائه نمودهاند بر جنبههای خاصی از علم اقتصاد همچون تاریخ اقتصادی، فاینانس و اقتصاد خرد تاکید گردیده است. میشل پتیس (Michael Pettis) معتقد است هر چند که «ریاضیات بسیار مفید است اما نباید در قلب ساختار آموزش اقتصاد قرار گیرد. این جایگاه باید برای دانش تاریخ اقتصادی ذخیره گردد.» استفن كینگ (Stephen King) نیز خاطر نشان میسازد که «بعضی اوقات اقتصاددانانی که فاقد دانش و مهارتهای لازم هستند با تاکید بر تکنیکهای کمی، دیگر موضوعات مرتبط با دانش اقتصاد را نادیده میگیرند».
استفن امیدوار است رنسانسی برای توجه نمودن به مطالعات کیفی در علم اقتصاد بهوجود آید. لئورنس کاتلیکف (Laurence Kotlikoff) معتقد است مبحث تعادلها در بازارهای مختلف آنقدر اهمیت دارد که باید علاوه بر سطوح تحصیلات تکمیلی در سطح کارشناسی رشته اقتصاد برای دانشجویان تدریس گردد. بعضی از اقتصاددانان همچون ریچارد بالدوین (Richard Baldwin) وهال واریان (Hal Varian) تاکید میکنند که در آموزش اقتصاد به دانشجویان، موضوعی همچون «سیستم بانکی سایه» باید بیش از این مورد توجه قرار گیرد. موارد دیگری همچون توجه به موضوعات فاینانس و مخصوصا توجه بیشتر به مسائل بنگاهها در سطح اقتصاد خرد از دیگر نکاتی است که پاسخدهندگان اشاره نمودهاند. مطالعه این پاسخها به استادان و دانشجویان رشته اقتصاد توصیه میگردد. برخی از پاسخهای ارائه شده به این سوال که همه را با هم مرور میکنیم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر بدهید