

دانشگاه یو پی ام خیلی زیباست.چشم اندازهای بسیار زیبایی همچون قطعه هایی از بهشت دارد.امروز صبح با دیدن این چشم اندازهای دل فریب چنان شاد و شنگول بودم که دلم نیامد قبل از ورود به کتابخانه خودم را از شنیدن صدای تار حسین علیزاده محروم کنم. ده دقیقه گوشی در گوش بر یکی از نیمکت های کنار کتابخانه نشستم و نوای روح نواز موسیقی اصیل ایرانی همچون می صبوحی آماده آماده ام کرد.تا ساعت 3 که باید با سرویس دانشگاه بر می گشتم درسم را به خوبی خوانده بودم و مشقم را نوشته بودم.ساعت 3 سوار اتوبوس دانشگاه شدم.پارسال و سالهای قبل از آن به مدت شش سال وقتی همین ساعت سوار سرویس اداره می شدم اگر اتومبیل کولر هم داشت بهتر بود به راننده اش نمی گفتیم که کولر را روشن کند و چه بهتر که در آن جاده های جهنمی گرما را تحمل می کردیم تا منت یک راننده را. اما بنازم به این اتوبوسهای دانشگاه که همیشه خنک و مطبوع است.چندین بار بخاطر سرمای داخل اتوبوس خواهش کرده ایم که درجه کولر را کم کند ولی شاید قانونی هست که راننده را موظف می کند حتی با خواهش مسافر هم درجه کولر را کم نکند.یکی از اختلافات ما با مالایی ها در کلاس درس همین کولر است.کلاس سرد است و مالایی ها دوست دارند کلاس سرد باشد. هیچ کلاسی بدون کولر گازی نیست.خلاصه ساعت 3 که سوار اتوبوس با آن هوای مطبوع شدم از میان بهشت رد شدم تا به بهشت برسم.جاده مابین دانشگاه و منزل بهشت است.گوشی در گوشم و صدای استاد شجریان بهشتم را بهشتی تر می کند.هیچ چراغ قرمزی آزار نمی دهد.هیچ صدای بوقی نمی آید.صدای کشیدن ترمز و تصادفی در کار نیست.جاده از بین جنگل ها و منظر بهشت گونه عبور می کند.آسمان آبی و زیباست. نباید به آن جاده های جهنمی فکر کنم. وای جاده شاهین شهر خمینی شهر عجب جهنمی بود.هر روز با استرس این جاده جهنمی را باید طی می کردیم.صد بار تصادف دیدم.در یکسال گذشته در مسیر دانشگاه تا خانه حتی یک بار هم تصادفی ندید ه ام.فقط بهشت دیده ام.به خانه که میرسم هم به بهشتی دیگر وارد میشوم.آپارتمان کوچکی در یک مجتمع مسکونی که از پنجره اش چشم انداز جنگل های اطراف مستم می کند.وقتی باران می بارد تماشای سیل باران بر چمن های پارک داخل حیاط به اندازه بهشت زیباست.آدم ها انسانی تر به هم نگاه می کنند و بهشت وقتی باران می بارد زیباتر است.
پیشنهاد میکنم اگر فرصت داری و اگر در اصفهان هستی فردا صبح اول وقت حتی اگر نیاز است از جاده ای جهنمی بگذری به کنار زاینده رود به بهشتی به نام ناژوان برو و شنیدن صدای استاد شجریان را در آن بهشت تجربه کن تا مثل من بهشت را حس کنی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
نظر بدهید